دلتنگی
سلام
خانوم خانوما خوبی
کاش میدونستی چقدر دلم واثت تنگ شده آخه تا کی باید سکوت کنم . میدونی چقدر دلتنگ حرفات ، دردودل هات ، وابستگیهات ، خنده هات ، ماکارونیهات ، پاسور بازی کردنهامون ، بازار رفتن هامون ، خرید کردن هامون ، دعوا کردنهامون ، و هزار ان خاطرات دیگه که عمرآ از ذهنم پاک نمیشه شدم .
کاش میدونستی چقدر بخاطر تو اشک ریختم . هیچ میدونی به همه چی عادت کردم حتی دوری پاره تنم ولی به دوریه تو هنوز عادت نکردم و نمیتونم بکنم .
دقیقا همون قدر که واثه آتاناز دلتنگ شدم همونقدر هم دلتنگ تو شدم . بعضی موقع ها احساس میکنم نزدیکترین و عزیزترین کسم از دست دادم تا حالا نتونستم به هیچ کس به اندازه تو نزدیک بشم و بتونم باهاش دردو دل کنم . نمیدونم تو وب میای یا نه و اینارو خواهی خوند یا نه فقط این میدونم یه ذره سبک شدم و دلخوشم به اینکه بالاخره یه روزی میاد که من و تو باز بتونیم اونقدر صمیمی باشیم .
گل من هیچ کس تا حالا نتونسته جای تو رو واثم پر کنه حتی آتاناز و لاله ، واقعا دوسسسسست دارم و بد جور دلم هوات کرده .